نوشته های سیّد محمّد جواد طباطبایی یزدی



عشق ما به این مرد به کنار، او کسی نیست که بتوان جدی نگرفتش. متفکریست با ایده‌هایی ناب و بی‌همتا و استادیست در تجربه پذیر کردن و بیرون کشیدن احساس هیجان از هر آن چه پیچیده و درک‌ناپذیر شمرده می‌شود. سعی نکن بفهمیش، احساسش کن!». البته. کریستوفر نولان! تریلر فیلم جدید او آمده‌است، و انگار باید تحلیلش کنم.

 

 

ادامه مطلب

در بهار نود و هشت خورشیدی ابرهای باران‌زا ایران را احاطه کرده بودند. اینان بی‌درنگ می‌باریدند و ایرانیانِ بادرنگ نمی‌دانستند باید با این‌همه آب چه کنند؟ 

جاده‌ی قم-تهران امًا خوب می‌دانست چه باید کند. او سال‌ها انتظار باران را کشیده‌ بود و حال نمی‌خواست حتی قطره‌ای از آن را هدر دهد.
می‌گفت من می‌خواهم شمال ایران را از رونق بیندازم و کشاورزی کشور را توسعه بدهم. می‌خواهم برای نسل‌های آینده اکسیژن و درخت فراهم آورم. ما جدی‌اش نمی‌گرفتیم، حتی می‌خندیدیم. می‌گفت می‌خواهم دشت شقایق در کنار خود داشته باشم و منظره‌ای که تا چشم کار می‌کند سبزی است و زیبایی، می‌گفت می‌خواهم دریاچه‌ی نیلگونم زیر نور خورشید بدرخشد. می‌گفت و می‌گفت و ما فکر می‌کردیم زده است به سرش. از بس آفتاب خورده به فرق سرش.
امًا باران گرفت و کارِ باران گرفت و قم-تهران آباد شد، حیات پنهان و تشنه‌ی زیر خاکش که سالیان دراز با حوصله در انتظار فرود قطره‌ها مانده بود، سر برآورد و شکوفا شد.
ما زود قضاوتش کرده بودیم. فکرش را نمی‌کردیم ولی. کارِ باران گرفت.
 
تصویر:‌ *در این جا تصویری از سرسبزی اخیر اطراف جاده قم تهران قرار می‌گیرد.*
 
میان عاشق و معشوق اگر باشد بیابانی
درخت ارغوان روید به جای هر مغیلانی

استیت(state) خلاء استیتی است که همه چیز بر آن سوار می‌شود. شاید بخواهید بحث فلسفی‌ای را در همین آغاز پیش بکشید که خب خود این خلاء آیا چیزی هست یا نه؟ باید این رویکرد را در ابتدا متوقف کرد، درست مانند ریاضیات که صفر در آن <<تعریف>> می‌شود و اعداد طبیعی دیگر با افزودن یک به آن صفر به دست می‌آیند، این جا نیز بیایید خلاء را عنصر ریاضی تعریف شده در نظر بگیریم. 

با افزوده شدن عملگرهای بالابرنده، مثل افزودن ۱ ها به صفر، می‌توان به استیت‌هایی دست یافت که در آن‌ها موجودیت‌ها شروع به زندگی کرده‌اند: میدان‌ها تحریک شده و ذرات آفریده شده‌اند. این ذرات تمام جهان ما را می‌سازند. اما فراموش نکنیم همه چیز سوار است بر همان استیت خلاء. 

پس بر مبنای بحث‌هایی که تا این‌ جا انجام شد نتیجه می‌گیریم: هر عمل شما در استیت خلاء بر جهان اطراف اثر می‌گذارد، میدان‌های روشن شده در اطراف شما که برای اثبات وجود آن‌ها توجه شما را به تصویر زیر جلب می‌کنم (بله چشمه‌ی این امواج از قلب است!‌ انتظار دیگری که نداشتید؟) فضای اطراف را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پس به خاطر داشته باشید، هر کار خوبی که انجام بدهید، هر فکر مثبتی که در سرتان داشته باشید، به هر کسی که کمک کنید، هر لبخندی که به فرزندتان بزنید، نتیجه‌اش در استیت خلاء باقی می‌ماند و زندگی‌تان را ازین رو به آن رو می‌کند. هر فکر منفی اما، باعث راه افتادن جریان‌های با بار منفی در این میدان و عملا آسیب‌رسیدن به دستگاه گوارشی خودتان می‌شود. 

پس فراموش نکنید، زندگی زیبا خواهد بود اگر به زیبایی به آن بنگرید و استیت خلاء رابطه‌ی تنگانگی با دستگاه هاضمه دارد و اینکه اگر به ملکول‌های آب فحش بدهید می‌شنوند و یاد می‌گیرند(حتی ممکن است جوابتان را بدهند)


پکیج‌های ::موفقیت شغلی به کمک نظریه میدان کوانتومی:: ما را تنها با فرستادن عدد ۱ به عدد ۲ تهیه کنید.


تصویر زیر


بله! اصلاً انگار نه انگار قبلاً یک پست دقیقا با همین عنوان و هدف در همین وبلاگ منتشر شده است. بیاید باز بشنویم 10 پایان برتر در موسیقی کلاسیک را این بار بی قید و بندتر و در عین حال پرخروش تر. بیایید به این فکر نکنیم که پست قبلی 10 تای اول بودند و این‌ها ده تای دوم. رتبه‌بندی در عالم هنر کاریست بی‌معنی. هدف من این جا در واقع معرفی قطعات بوده است! بشنوید و حظ ببرید.

البته که من چیزی از تحلیل موسیقی نمی‌دانم، این نظرات همه بر اساس احساساتی است که موسیقی در من به عنوان یک شنونده از دسته‌ی عام مردم بر می انگیزد، است. این یکی دیگر از معجزات موسیقی کلاسیک است، که می‌تواند عوام چون منی را بی‌آنکه ذره‌ای از خط موسیقی و قواعدش را بدانیم به هیجان درآورد.

از شما چه پنهان من پایان دوست دارم. هم در کتاب و داستان و هم در موسیقی. به نظرم آن لحظه ای که هنرمند آخرین کلمات را بر قله ی رفیع اثر هنری اش می‌چیند، با در ذهن داشتن هر آنچه زیر پا گذاشته است، بزرگترین لحظات زندگی خود را رقم میزند.(بدا به حال اصغر فرهادی که این لذت را از خود دریغ میکند، هربار!). و روراست اگر باشم، پایان هایی بمباستیک و تند و زیرکانه که آدم را در هوا رها میکنند را از هر چیز بیشتر دوست دارم. اگر بر تبل بکوبند و یا در هورن‌ها بدمند که چه بهتر. اینگونه است که دلم طاقت نیاورد و باز این مطلب را ادامه می‌دهم.

نکته‌ای که فراموش کرده‌ام تا به حال مطرح کنم این است که در هر دوی این لیست‌ها تنها به قطعات ارکسترال یا مجلسی نگاه کرده‌ایم.

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یه گشتی بزنید! شیک فایل _ دانلود فایل های دانلودی کارخانه تولید کننده محصولات شوینده خانگی فیزیوتراپی در منزل دفتر خاطرات سارا مرتضوی کفپوش پلاستیکی همه چیز درباره هر چیز! همکلاسی های مدرسه 13 آبان مجله سلامت قرآن و اهلبیت(ع)